سلام دوستان و همراهان من
حالتون چطوره؟خوبین؟ خداروشکر میکنم که خدا فرصتی داد و باز میتونم براتون بنویسم
امروز خیلی ارامش دارم و پر از حس خوبم گفتم با این حال خوب بیام و تجربه ام رو از این مدت بگم درمورد "ناراحتی"
همه ما این حس رو تجربه کردیم از بچگی تا به امروز از اتفاقات مختلف که
شاید باب میل ما نبوده یا ادم هایی که خیلی نچسب و نا خوشایند هستن و حرف
ها و عیب ها و رفتار هاشون خیلی اذیت کننده هست...
این مدت خیلی ناراحت بودم از ادما یه جورایی دلم شکسته بود اما
نمیتونستم از غمی که دارم با کسی حرف بزنم چون به این نتیجه رسیدم گاهی حرف
زدن درمورد بعضی ناراحتی ها باعث قضاوت میشه وشخصیت ادم رو پایین میاره و
همین خودش مسئله رو پیچیده تر میکنه....